تلاش برای اینکه مسئله اعتیاد را به صورت جنسیتی و به طور مجزا در مردان و زنان بررسی کنیم، کاملاً بیهوده است. چرا که نگاه به اعتیاد انسانها، اعم از زن و مرد، میبایست یکسان باشد و همه آنها از حمایت یکسان برخوردار شوند. آنچه که موجب تمایز میان اعتیاد زنان و مردان می شود، وجود حساسیت های جسمانی و روانی در زنان و نقش ویژه زن در خانواده است. بلوغ زودرس، فشارهای شغلی و کاری و خشونت علیه زنان، عواملی هستند که سبب اعتیاد در زنان می شوند. اعتیاد مادر باردار یا شیرده نیز زمینهساز اعتیاد در نوزاد و کودکان میگردد. اخذ یک تصمیم جدی برای درمان اعتیاد زنان و کودکان ضروری است. از این رو، لازم است عوامل سوق دهنده به سمت این معضل اجتماعی به خوبی شناخته شود.
چه عواملی سبب گرایش زنان به مواد مخدر میشود؟
به طور دقیق نمیتوان گفت چرا زنان به سمت مصرف مواد مخدر گرایش پیدا می کنند. زیرا عوامل زمینهساز در افراد مختلف متفاوت است. اما شواهد نشان میدهد که برخی دلایل در عموم زنان معتاد یکسان است. برای مثال، براساس تحقیقات علمی، یکی از مهمترین عوامل اعتیاد زنان ایران، پاره شدن پیوند این زنان از زندگی سنتی است. به همین ترتیب، احتمال اعتیاد در کودکانی که در سایۀ چنین زنانی پرورش می یابند، افزایش مییابد.
حضور گستردۀ زنان در اجتماع نیز به طور غیر مستقیم به این موضوع دامن میزند. چرا که آنها را تحریک می کند تا مصرف مواد را حتی به صورت موقت و تفریحی، تجربه کنند. در مواردی که زنان آگاهی لازم را نسبت به اقسام و انواع مواد مخدر نداشته باشند، این موضوع می تواند آسیب اعتیاد در زنان را تقویت کند. به طور مثال، برخی زنان از بعضی قرصها و داروهای تبلیغاتی مانند شیشه و یا ترامادول، به منظور لاغری و یا کاهش افسردگی استفاده میکنند. حال آنکه این داروها موجب وابستگی و اعتیاد میشوند.
سایر عوامل موثر را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
1- وضعیت روحی و روانی
زنان نسبت به مردان در برابر مشکلات و فشارهای زندگی، آسیب پذیرتر هستند. همین عامل سبب میشود تا بانوان بیش از مردان در معرض اختلالاتی همچون اضطراب و افسردگی باشند. عزت نفس پایین، افکار خودکشی و شکنندگی بیشتر در برخی بانوان، استعداد گرایش به سمت مواد مخدر را در آنها بالا می برد. احتمال اعتیاد این زنان، به ویژه اگر در تماس با افراد مصرف کننده باشند، بسیار بیشتر است.
2- بلوغ زودرس
بانوانی که به طور ناگهانی از دوره کودکی وارد بزرگسالی میشوند، سیستم نرمال رشد سنی و فکری را طی نمیکنند. همچنین مهارتهای لازم را برای کسب موفقیت در زندگی کسب نمی کنند. این عوامل احتمال ابتلا به اعتیاد را فراهم میآورد.
3- فشارهای شغلی و کاری از عوامل اعتیاد زنان
احساس بازنده شدن در رقابتهای شغلی و کاری شاید به طرز قابل توجهی منجر به کشش برخی افراد سمت مواد مخدر شود. احساس ناامنی در محل کار، محرومیت های نسبی و ناعادلانه پنداشتن نظام اجتماعی و شغلی نیز در این موضوع موثرند. اما آنچه بیشتر مؤثر است، سختی کار و خستگی های جسمانی و روحی ناشی از آن است. این شرایط، زنان سرپرست خانوار را بیشتر تحت تأثیر قرار می دهد. آن ها برای رهایی کوتاه مدت از این سختی ها و حسّ بی پناهی، میل به استفاده از مخدرها پیدا می کنند.
4- خشونت علیه زنان
زنانی که در خانه پدری و یا از جانب همسرشان میزان خشونت بیشتری را تحمل می کنند، بیشتر به سمت مواد مخدر میروند. آمارها حاکی از آن است که بیش از 90 درصد از بانوان معتاد و الکلی، در زندگی خود مورد خشم و آزار قرار گرفتهاند.
5- تماس مستقیم با افراد مصرف کننده
یکی از عواملی که سبب اعتیاد در زنان میشود، زندگی با والدین معتاد، همسر معتاد و یا دوستان مصرف کننده است. شرایطی که به طور قابل توجهی به سمت اعتیاد سوق میدهد. بانوان در اینگونه محیطها آسیبهای بیشتری میبینند. همچنین، ریسک ابتلای آنها به اعتیاد و سایر بیماری های روحی و جسمی بسیار بالاتر است. تماس مستقیم با مصرف کنندگان مواد، نه تنها در مورد بانوان، بلکه عاملی اساسی برای اعتیاد در نوجوانان نیز است.
نگرش منفی نسبت به اعتیاد زنان
آنچه که موجب تشدید اعتیاد زنان می شود و روند درمان آنان را سخت تر می سازد، دیدگاه منفی جامعۀ مرد سالار نسبت به اعتیاد زنان است. این عامل منجر شده تا زنان اعتیادشان را پنهان کنند و فرآیند درمان را به تعویق بیندازند. زنها میترسند خانواده، شریک زندگی و یا همکارانشان نسبت به بیماریشان واکنش منفی نشان داده و آن ها را طرد کنند. این در حالیست که مردان معتاد چنین مشکلاتی در جامعه ندارند و بیشتر مورد حمایت و درمان قرار می گیرند.
عوارض اعتیاد در زنان و کودکان چگونه است؟
با توجه به نقش ویژه زن در حفظ خانواده، مهمترین عارضه اعتیاد زنان متأهل در ایران، گسیختگی بنیان خانواده است. معتاد شدن زنان باردار و شیرده نیز آسیب های مخربی به خود و نوزادانشان وارد می آورد و ابعاد جسمانی و روانی آنان را درگیر میسازد.
برای مثال، اینگونه نوزادان یا با عقب ماندگیهای جسمی و ذهنی به دنیا می آیند. یا بر اثر انتقال مواد مخدر از طریق جریان خون و یا از طریق شیر مادر، معتاد می شوند. اعتیاد کودکان و نوزادان، پدیدهای است که به تازگی جهان با آن روبرو شده است. اعتیاد این نوع کودکان به شکلی است که از همان ابتدا به مصرف مواد مخدر وابسته می شوند. از این رو به محض دنیا آمدن و یا قطع شیردهی، به سندوم محرومیت از مواد دچار می شوند.
متأسفانه زنان و دختران معتاد، با سرعت بیشتری به کام مرگ کشیده میشوند. مرگ در اثر مصرف مواد مخدر به شکل های گوناگونی روی می دهد. آن ها با توجه به روحیات حساسی که دارند، یا دست به خودکشی می زنند و یا در اثر مصرف بیش از حد و اور دوز، جان خود را از دست میدهند. همچنین از آنجایی که اعتیاد زنان زمینهساز سایر انحرافات در آنان می شود، ابتلا به بیماری های مقاربتی همچون ایدز و هپاتیت دور از ذهن نخواهد بود.
در کنار اینگونه عوارض جسمانی، اعتیاد در زنان و کودکان عوارض و پیامدهای منفی اجتماعی نیز به دنبال دارد. همواره به معضل اعتیاد، به چشم یک مسئله غیر اخلاقی نگاه میشود، نه یک بیماری! واضح است علت ماجرا نیز بزهکاری زنان معتاد برای دریافت مواد مخدر و مصرف آن است. همین عامل موجب شده تا یک دیدگاه منفی نسبت به این افراد شکل گیرد. این دیدگاه منفی، علاوه بر دشوار ساختن روند درمان، منجر به از دست رفتن عزت اجتماعی این افراد میشود.
چرا زنان نباید معتاد شوند؟
نظر شما چیست؟ چرا ما انتظار نداریم زنان معتاد شوند؟ به خاطر نقش پر رنگ زن در خانواده و جامعه و یا تأثیر مستقیم اعتیاد بانوان بر تربیت کودکانشان؟ مسلماً عوارض اعتیاد بانوان و تأثیر آن در اجتماع و خانواده چندین برابر عوارض ناشی از اعتیاد مردان است. چرا که زنان نقش ویژهای در تلطیف شرایط روانی خانواده دارند. معتاد شدن آن ها پایههای زندگی زناشویی و مشترک را به لرزه در می آورد.
با وجود عوارض جبران ناپذیر و برخی پیامدهای منفی دیگر، باز هم نمیتوان به مسئله اعتیاد نگرشی جنسیتی داشت. اینکه تصور کنیم اعتیاد زنان نسبت به مردان ناپسندتر است و زنان معتاد گناه بیشتری دارند، فقط روند درمان و بهبود را برای زنان دشوار می کند. همین نگرش نادرست منجر شده تا زنان از علنی شدن اعتیادشان بترسند و در اثر فقدان حمایت و پشتیبانی خانواده و یا دوستان، برای تامین مواد مصرفی خود مورد سوء استفادههای مختلف قرار گیرند. یا که وارد مسائل غیر اخلاقی و غیر شرعی شوند.
درمان اعتیاد زنان به مواد مخدر
خوشبختانه پیش آگاهی زنان نسبت به مردان در بعد درمان بیشتر است. بنابراین، می توان نسبت به درمان زنان و بهبودی آنان بیشتر امیدوار بود. اما موانع زیادی بر سر راه درمان آن ها وجود دارد. همانطور که گفته شد، ابعاد اجتماعی اعتیاد زنان بسیاری جدی است و به عنوان اصلی ترین عامل بازدارنده درمان شناخته میشود.
مانع بعدی ترک را می توان مربوط به مراکز خدمات درمانی دانست. در واقع برای درمان، حمایت کمی از زنان صورت میگیرد. در مورد درمان مردان، خدمات و حمایت های بیشتری صورت می گیرد. همچنین، بهترین مراکز خدماتی و درمانی برای مردان راه اندازی شده است. بر همین اساس، زنان حتی اگر انگیزه کافی برای ترک داشته باشند، حمایت کنندگان کمتری دارند.
زنان معتاد برای درمان و بهبودی اعتیاد خود نیاز به یک محیط امن و محرمانه دارند. چرا که مهمترین عامل یاریگر در زمینه ترک و بهبودی، راحتی و آسایش، بدون دغدغه قضاوت شدن است. تا آنها بتوانند مشکلات و دردهای خود را بروز دهند و علت ماجرا را کشف کنند. در کنار تمام اینها، زنان میبایست از مشاورههای درمانی و تخصصی ترک اعتیاد برخوردار شوند تا مسیر درمان بهتر و موفقتر پیش برود. زیرا مواردی مانند بی خوابی بعد از ترک اعتیاد ممکن است آنها را به سمت مصرف مجدد مواد سوق دهد.
نتیجه گیری
اعتیاد زنان و کودکان به طور جدی می بایست مورد بررسی قرار گیرد. چرا که عوارض و پیامدهای این موضوع می تواند تمام ابعاد خانواده و جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. درمان اعتیاد زنان در ایران، با توجه به فرهنگ مرد سالار جامعه، کمی سختتر و پیچیدهتر است. بهتر است درمان آنها، با روشها و متدهای نوین و با کمک مداخلات روانشناسی صورت بگیرد. زیرا این روش ها کمک میکنند تا با بهرهگیری از جدیدترین داروهای ترک اعتیاد، مراحل ترک را کمی راحتتر طی کنید.